تولد نی نی
وقتی به خودم اومدم تو یه فضای تاریک بودم ... یه جای گرم و یکمی هم شاید مرطوب یه تکون به خودم دادم اخه جام کوچیک بود. دور و برم هیچ روشنایی نبود ولی صداهای عجیب و غریبی رو از بیرون میتونستم بشنوم. صداهایی که هیچکدومشون برام اشنا نبودن و نمیتونستم بفهمم صدای چی هستن. تقریبا یه مدت طولانی گوش کردم و بعدش کم کم خوابم برد... فکر کنم خیلی طولانی خوابیدم چون وقتی از خواب بیدار شدم حس کردم اندازه ام بزرگتر شده و تقریبا داره از هر طرف بهم فشار میاد راستش از اینکه دیگه اصلا نمیتونستم جم بخورم یکمی ترسیدم بعد دوباره همون صداهای عجیب و غریب رو از بیرون شنیدم سعی کردم بیشتر بهشون توجه کنم اخه دور و برم خیلی تاریک بود و چیزی بجز هم...